انسان و محیط زیست در معماری Man and the environment in architecture

پردیس فناوری کیش _طرح مشاوران ومتخصصان مدریت گروه فنی و مهندسی

شناخت محیط زیست


سازمان ملل متحد محيط زيست را مأواي كامل انسان تعريف كرده است. اما در تعريف بومشناختی، محيط زيست عبارت است از


محيط زندگی جانداران اعم از انسانها، حيوانات و گياهان و … . اين محيط نه تنها محيط فيزيكی ما را تشكيل ميدهد، بلكه محيط


اخالقی، فرهنگی و نيز محيط ارتباطی ما را با انسانهاي ديگر، جانداران و نيز عوامل طبيعی تشكيل ميدهد. در تعريفی عموميتر

همه محيطهايی كه در آنها زندگی بنوعی جريان دارد محيط زيست ناميده ميشود در محيط زيستی عوامل غيرزنده مانند خاك،


آب، گازها و غيره به همراه جانداران وجود دارند. موجودات زنده با هم و با محيط غيرزنده خود ارتباطی متقابل برقرار ميسازند. اين


ارتباطها براي بقاي محيط زيست بسيار الزمند و در عين حال چرخه طبيعی محيط زيست را كامل ميكنند و عبارتند از:

  • ارتباط غذايي: كه جانداران براي بقا از يكديگر بهره غذايی ميگيرند.

  • رقابت: كه تالش براي زنده ماندن و برتري داشتن را شامل ميشود.
    همزيستي: كه الزمه حفظ و بقاي موجودات در برابر موجودات مهاجم و عوامل غيرزنده ميباشد و مهمترين نوع ارتباط بين
    جانداران را تشكيل ميدهد.

اكوسيستم موجودات زنده و عوامل غيرزنده هر منطقه زيستی را شامل ميشود.

عوامل زنده اكوسيستم عبارتند از:

  • موجودات توليدكننده
  • گياهان سبز
  • موجودات مصرفكننده جانوران
  • موجودات تجزيه كننده ) باكتريها و قارچها


و عوامل غيرزنده اكوسيستم عبارتند از:

  • گرما
  • دما
  • نور
  • گازها
  • آب
  • مواد شيميايی


دو مسئله عمده عصر حاضر و جامعه نوين، اكولوژي بومشناسی و موضوع جمعيت ميباشد.

تخريب محيط زيست، انفجارجمعيت، تغيير ارزشهاي اجتماعی و آلودگی محيط زيست از جمله مسائلی هستند كه امروزه توجه

بسياري كشورها، دولتها،سازمانها و مردم را بخود مشغول كرده است.

با پيشرفت تمدن بشري و توسعه فنآوري و ازدياد روزافزون جمعيت، در حال حاضر دنيا با مشكلی به نام آلودگی در هوا و زمين


روبرو شده است كه زندگی ساكنان كره زمين را تهديد ميكند. بطوري كه در هر كشور حفاظت محيط زيست موردتوجه جدي

دولتمردان است.

امروزه وضعيت زيستمحيطی بهگونهاي شده است كه مردم يك شهر يا حتی يك كشور از آثار آلودگی در شهر يا


كشور ديگر در امان نيستند.

عوامل اصلی تخريب محيط زيست بر اثر آلودگيهاي مختلف عبارتند از:

  • آلودگيهاي زيستی
  • آلودگيهاي زيست محيطی


آلودگيهاي زيستی شامل انواع بيماري ها، ناهنجاريهاي زيستی و تغييرات در زيست ميباشند

كه دربرگيرنده نحوه زيست جانداران مانند انسان و حيوانات و گياهان ميباشد.

در اين نوع آلودگيها، بيشتر نوع زيست و تغييرات زيست و ناهنجاريهايی كه در زندگی


جانداران اتفاق ميافتد، بررسی می شوند. علوم پزشكی و زيست شناسی و ساير علوم

مرتبط با زيست جانداران در پی كشف اين نوع آلودگيها و ناهنجاري ها می باشند.

محيط زيست مطلوب عبارت است از مجموعه زيستگاههاي طبيعی و انسانی به نحوي كه وضعيت طبيعی سيماي مناظر،


زيست بومها، زيستمندان و ذخاير ژنتيكی، منابع و عناصر حياتی هوا، آب و خاك آن حفظ شده و جسم و روان انسانها و


جوامع انسانی از سالمت و صحت مطلوب برخوردار باشند.

زيستگاه انسانی مطلوب به زيستگاهی اطالق ميشود كه داراي هوا، آب، خاك و كالبد زيستی مطلوب اعم از سكونتگاه ها،


گذرگاهها، و تفرجگاهها بوده و انسانها در پناه چنين زيستگاهی از بهداشت و سالمت جسمی و روانی، آرامش و امنيت


اجتماعی برخوردار باشند. اين ديدگاه در تعريف زيستگاه انسانی مطلوب، بسياري از پديدههاي پيرامون انسانها را اعم از عدم


ايجاد آلودگيها و بهرهبرداري مناسب از محيط زيست پيرامون شامل ميشود كه از آن بنام توسعه پايدار ياد ميشود. در اين


تعريف حفظ و ارتقاء محيط زيست چه طبيعی و چه مصنوعی از وظايف انسانی- اجتماعی ميباشد.

بررسي ارتباط سه جانبه انسان – محصول – محيط زيست


دوست داشتن طبيعت امري ذاتی و طبيعی است اما ميزان اين عالقه در افراد و فرهنگهاي مختلف متفاوت است.

در زمانهاي گذشته دو مقوله بسيار مورد توجه بودهاند: دينداري و علم.

گاهی اوقات اين دو با يكديگر برخوردها و تنشهاي مختلفی داشته


اند كه اين تنشها در مورد طبيعت و محيط زيست نيز به چشم ميخورد.

در زمانهاي قديم اين طرفداران دينداري و كليساها بودند كه به طبيعت بعنوان عنصري بكر نگاه ميكردند و از نابودي آن و

بهرهبرداري وسيع از منابع طبيعی هشدار می دادند.

اما امروزه با پيشرفت علم و بكارگيري تئوريهاي علمی، جاي بسياري از اين موارد از طريق روشها و ريشه هاي علمی براي مردم


بيان شده و در اصل معنی پيدا كرده اند.

پیوند انسان و طبیعت


حركت تاريخ بشر از هنگامی آغاز ميشود كه انسان دست به ساختن ابزار وتوليد ميزند و بدينسان بطور كيفی از جانوران


متمايز ميگردد و جامعه انسانی به معناي ويژه آن به وجود ميآيد. گامهاي نخستين جامعه سخت وابسته و تابع طبيعت است كه


نيروهاي آن قاهر و امكانات بشر براي مقابله و به خدمت گرفتن آن بسيار محدود و جزئی است. امكاناتی كه طبيعت در هر نقطه


معين در اختيار انسان قرار ميدهد و انبوهی يا كمی جمعيت بويژه در مراحل بدوي تكامل جامعه بشري و بطور كلی شرايط


طبيعی، اقليمی و جغرافيائی در امر توليد تأثير بسزائی داشته و در هر نقطه، محيط زيست ويژهاي را به انسان ساكن آنجا

تحميل نموده است.

بنابراين روند تكامل جامعه بشري در همه جا به يك شكل و به يك صورت واحد و شبيه به هم نبوده است. اما عليرغم


همه گوناگونيها جهت عمومی تاريخ بشر يكسان است. مطالعه تاريخ و دستآوردهاي علوم مختلف نشان ميدهد كه حركت جامعه


بشري از مبداء يك زندگی اشتراكی بدوي بر پايه مالكيت مشترك بر وسايل و فرآوردههاي توليد آغاز شده است. در جريان مبارزه


انسان با طبيعت و كوشش براي توليد و مصرف و ادامه بقاء، ابزار كار بطور مرتب تكامل مييابد، تجربه و مهارت بشر زيادتر ميشود و

همزمان با آن استفاده از محصوالت آماده طبيعی جاي خود را به كشاورزي و شكار حيوانات جاي خود را به اهلی كردن و پرورش


دامها ميدهد.

تغيير اساسی در نحوه ارتباط انسان با طبيعت را در اينجا ميتوان مالحظه كرد. انسان اوليه كه خود را در برابر

نيروهاي قاهر طبيعت تسليم محض ميديد، با استفاده از منابع طبيعی و پيشرفت علوم و ابزار و وسايل بكارگيري فكر و انديشه

خود، اكنون طبيعت را تسليم خواستههاي خود ميكند.

در طول قرون متمادي، اين نوع ارتباط همواره تغيير ميكند و ثابت نيست. انسان با تغيير در فكر و


انديشه خود، فناوري را نيز تغيير ميدهد و تغيير در فنآوري، ابزار و مواد الزم براي اجرا شدن ميخواهد.

بنابراين ارتباط انسان با محيط زيست خود همواره تغيير ميكند. آنچه كه در اين ميان ثابت است، وجود ارتباط بين انسان و طبيعت

و محيط زيست بعنوان عامل ثابت در تمامی اين ارتباطهاست. در حقيقت تماس با طبيعت و درك ويژگيها و مختصات عناصر آن و

همچنين شناخت قوانينی كه بر روابط آنها حاكم است، به عنوان شناخت عالم هستی و راه و روش زيست ايفاي

نقش می نمايند.

ارتباط و فنآوري جامعه انساني


انسانها بر طريق فطرت خود نياز به ارتباط با يكديگر دارند، با هم بينديشند و در كنار هم عمل كنند، در حالى كه به تعبير آرنولد

وتشتاين انسان مدرن در انتخاب وسايل خود نيز همانقدر بى اختيار است كه در انتخاب اهدافش، سلطه فنآوري امرى

سراسرىاست، نتيجه آن می شود كه وضعيت آدمى در جوامع مدرن، بر نسبت او با فنآوري مبتنى است نه بر نسبت او با ديگر آدميان

اين عدم ارتباط و تناسب است كه مشكل می آفريند. دنياى امروز به معناى عام با محوريت نظام سرمايه دارى و كشورهاى

پيشرفته صنعتى به معناي خاص به عنوان كانون توليد علم و فنآوري، توسعه فنآوري را به گونهاى رقم زدهاند كه هيچ نظارت و

كنترلى را برنميتابد و انسان را به دنبال خود مىكشد و اين انسان تابع، ناچار است خود را با انواع فن آوريهاي ارائه شده هماهنگ

و همسو كند.

آنچه مردم امروز آن را تهديدي براي بشريت به شمار ميآورند، بوسيله دو اصطالح بيوسفر و تكنوسفر بيان ميشود. بيوسفر


عبارت است از محيط نگهدارنده زندگی در كره زمين و بعبارت ديگر متشكل از پوسته زمين، سطح آن و جو زمين ميباشد. تكنوسفر
عبارت است از روبنائی كه انسان بوسيله نيروي ابتكار خود آفريده و به علت پيشرفت فنآوري به چيزي مانند رشدي انگل وار بر

روي بيوسفر تبديل شده است. بعبارت ديگر تكنوسفر بدن پدر و مادر خود بيوسفر را مصرف ميكند.


از آنجا كه جامعههاي صنعتی ميكوشند روح علوم عقلی را در روابط اجتماعی و اقتصادي وارد كنند و به آنها كميتی خاص قائل

شوند، به نوعی ابزارگرايی با مركزيت عوامل اقتصادي دچار ميشوند. اين ابزارگرايی با توجه به مطالب صفحات پيشين، به ايجاد


ارتباطی نامناسب بين انسان – شیء منتج ميشود.

عدم ايجاد ارتباط مناسب يك فرد با يك محصول و محيط زيست باعث بوجود آمدن مشكالت مختلف زيست محيطی ميشود:
  1. آلودگی يا اتمام منابع اوليه
  2. توليد گازهاي گلخانهاي
  3. فرآيندهاي ارتباطی انسانها با محيط زيست و مصنوعات پيرامون خود در طول تاريخ همواره تغيير كرده است و بتدريج با تغيير
  4. فرآيندها و الگوهاي ارتباطی، انسانها روزبروز از محيط زيست و طبيعت پيرامون خويش بيگانه گشته اند. بررسی ارتباط سه جانبه
  5. انسان – محصول – محيط زيست كه منتج به تخريب اليه اُزن ميشوند.
  6. توليد كلروفلوئوروكربنها
  7. توليد بارانهاي اسيدي
  8. تخريب اقليم و ايجاد محدوديتهاي فضايی
  9. مواد يا شيوههاي توليدي كه به گياهان، جانداران و انسانها آسيب ميرسانند
  10. آلودگی هوا، آب و خاك
  11. آلودگی صوتی كه بر روان انسان تأثير تخريبی دارد
  12. آلودگی بصري


بنابراين در يك نتيجهگيري كوتاه از ارتباط انسان با محيط زيست پيرامون خود و ارتباط او با محصوالت و اشياء پيرامونش ميتوان

عنوان كرد هرگونه عدم تناسب ارتباطی بين انسان – محيط زيست – مصنوع و يا ايجاد ارتباط نامناسب و ناقص بين اضالع اين سه


گونه، مشكالت زيست محيطی براي انسان و محيط زيست بروز ميكند.

ارتباط انسان ومحیط زیست


انسانها به طريق فطرت نيازمند ارتباط هستند و بايستی خود را از يكسو با محيط زيست و طبيعت و از سوي ديگر با محصوالت و

فنآوريهاي مختلف جامعه انسانی هماهنگ كنند.


انسان بر اساس نيازها و هدفهاي ارزشی خود محيط را دگرگون كرده و بطور متقابل تحت تأثير محيط دگرگون شده، قرار ميگيرد.

بويژه پيشرفت فنآوري اين امر را تسريع ميكند. تأثيرات تخريبی اين دگرگونیاخالل در نظام بومشناختی از نكات مهم انتقادي


دنياي امروز به شمار ميرود. در مقابل، برخی تأثير فنآوري را مثبت ارزيابی كرده و آن را باعث باال رفتن سطح زندگی انسانها به


شمار می آورند.

يكی از ويژگيهاي واالي انسان، درك و خلق زيبايی است و در اين راه هزينههاي زيادي را متقبل ميشود.

اگر چه اتاقكهايی ساده وبدون تزئينات پيشساخته صنعتی براي سكونت و محافظت از انسان در برابر عوامل جوي كافی است،

اما نيازهاي روانی او را کامل نميكند.

حتی در سادهترين ساخت و سازها و با بودجههاي اندك، بخش عمده هزينه صرف عوامل تزئينی و زيبا كردن محيط


ميشود. دگرگونی سريع محيط يكی از ويژگيهاي اساسی زمانه ماست. هر روز شهرهاي جديد، تجهيزات و وسايل جديد و نيز

شرايط جديد، رفتارهاي جديدي را به گروههاي مختلف جامعه تحميل ميكند، برخی را تقويت و برخی را تضييع مينمايد و بطور


كلی جهت گيريهاي جديدي را به گروههاي استفاده گران و محيط خود القاء مينمايد.

امروزه علوم مختلفی همچون روانشناسی زيستمحيطی سعی دارند محيط زيست انسانی اعم از طبيعت و محلهاي زندگی


انسانی را مطابق با خواستهها، نيازها و آمال و آرزوهاي انسانها تغيير دهند. با مطرح شدن اين علم، علوم ديگري مانند


اِرگونومی، انسانشناسی و جامعه شناسي نيز در اين حيطه وارد ميشوند. در بررسی برخوردهاي افراد مختلف با محيط زيست و


محصوالت موجود در محيط زيست، رفتارهاي عملكردي و احساسی مورد بررسی قرار ميگيرند تا با سازماندهی الگوي


ارتباطی هر فرد با اين موضوعات، الگوي صحيح ارتباطی بين انسان – محيط زيست – مصنوع تهيه گردد كه اين الگوي


ارتباطی ميتواند در طراحی محيطهاي مختلف براي زندگی انسانها كاربردداشته باشد )به اين موضوع در فصلهاي بعد


پرداخته خواهد شد(. بنابراين در پرداختن به ارتباط بين انسان و محيط زيست و محصوالت موجود در محيط زيست


انسانی، رفتارها و عكس العمل ها، حواس پنجگانه انسانی و ميزان درك و آگاهی افراد نيز دخيل هستند. شايد اگر تمامی


اين موارد در كنار يكديگر در يك فرد بصورت كامل دريافت شوند، ارتباطی كامل بين او و محيط زيست پيرامون صورت


خواهد گرفت.

تاثیر متقابل انسان و محیط


درست است كه محيط زيست طبيعی انسان با وجود پيشرفت علم براي او اهميت خاصی پيدا كرده است، اما نشانه هاي

موجود بيانگر تناقضی در اين مورد است. با وجود پيشرفت علم و بكارگيري اصولی منابع طبيعی، باز مواردي بوجود ميآيد كه


سرمنشاء آلودگی آن علم و جايگاه آن است. آنچه كه دوستداران محيط زيست در اين زمينه پاسخگوي اين تناقض ها هستند،

اين است كه نه دينداري و نه علم هيچكدام در مورد محيط زيست طبيعی پيرامون انسان نقش محوري را ايفاء نميكنند

؛
اگرچه تأثير بسزايی در اين امر دارند. آنها معتقدند كه رابطه انسان با محيط زيست اطراف خود به فرهنگ فرد و جامعه و نيز


احساس فرد از طبيعت باز ميگردد.


تا زمانيكه انسان محيط زيست اطراف خود را از آن خود نداند و با آن ارتباط معقولی برقرار نكند، هم در استفاده از آن و هم

در بهبودبخشی به آن دچار مشكل خواهد شد. اين ارتباط ناشی از احساسات و تفكرات و ساختمان تعقلی فرد و در سطحی


باالتر مربوط به فرهنگ جامعه آن فرد ميباشد. توسعه شهر كه به افزايش حمل و نقل منجر ميشود، نهايتاً آلودگی شهري را به


دنبال ميآورد.

علاوه بر آن مشكالت متعددي در جوامع مختلف از جمله اقتصاد وجود دارند كه باعث بوجود آمدن نوعی احساس عدم اطمينان به


محيط زيست شهري و فرار انسانها از آن ميشود. ۵ عامل اساسی باعث می شوند مردم به طبيعت و حيات وحش پناه ببرند:

  • اقليم
  • جنايت هاي حومه شهرها
  • تراكم جمعيت
  • آلودگی
  • هزينه هاي سرسام آور زندگی


با اين اوصاف ميتوان وابستگی و ارتباط متقابل بين انسان و محيط زيست او را درك كرد. اين ارتباط متقابل بين انسان و محيط

زيست را ميتوان با تأثيراتی كه هر دو بر روي يكديگر خواهند گذاشت، بصورت كامل شناخت.


ارتباط انسانها با محيط زيست هم از طريق » احساسات شخصی فرد « درباره طبيعت و هم از طريق » تعقل و آگاهی فرد «


در مورد مسائل زيست محيطی صورت ميپذيرد.

اين دو در اصل فرهنگ و بوم زيست جامعه انسانی را تشكيل ميدهند.

عالوه بر آن مشكالت متعددي در جوامع مختلف از جمله اقتصاد وجود دارند كه باعث بوجود آمدن نوعی احساس عدم اطمينان به


محيط زيست شهري و فرار انسانها از آن ميشود. ۵ عامل اساسی باعث می شوند مردم به طبيعت و حيات وحش پناه ببرند:

  • اقليم
  • جنايت هاي حومه شهرها
  • تراكم جمعيت
  • آلودگی
  • هزينه هاي سرسام آور زندگی


با اين اوصاف ميتوان وابستگی و ارتباط متقابل بين انسان و محيط زيست او را درك كرد. اين ارتباط متقابل بين انسان و محيط

زيست را ميتوان با تأثيراتی كه هر دو بر روي يكديگر خواهند گذاشت، بصورت كامل شناخت.


ارتباط انسانها با محيط زيست هم از طريق » احساسات شخصی فرد « درباره طبيعت و هم از طريق » تعقل و آگاهی فرد «


در مورد مسائل زيست محيطی صورت ميپذيرد. اين دو در اصل فرهنگ و بوم زيست جامعه انسانی را تشكيل ميدهند

دوستداران محيط زيست، از محيط زيست بعنوان عامل الهام افراد نام ميبرند. به عقيده آنها،

محيط زيست منشاء زندگی و الهام انسان در استفاده از منابع طبيعی و حتی ساخت محصوالت مختلف است.

انسان از طبيعت الهام ميگيرد و در امور علمی گوناگون از آنها بهره ميبرد. اگرچه اين بهره گيري از طبيعت چندان براي خود فرد

زياد شناخته شده نيست، اما آنچه كه مهم است در وجود تمامی


انسانها اين احساس از طبيعت و الهام از آن وجود دارد.

با نگاهی به زندگی موجودات زنده و محيط زيست طبيعی امروزه بسياري از


مشكالت انسانها مرتفع ميگردند. حال الهام از طبيعت هر چه بهتر انجام گيرد، به همان اندازه مفيدتر و سودمندتر خواهد بود.

انسان موجودي اندرونی، بيرونی است. آنچه انسان از دنياي درون و بيرون خود درك ميكند،

سرانجام بصورت شكلی از بيان و با معناي خاص به عرصه ظهور ميرسد.

اينكه معانی، زندگی را شكل ميدهند يا زندگی، مفاهيم را بوجود می آورد، شايد پرداختن به يك دور


باطل باشد؛ اما مالكهاي ارزش- گذاري در ذهن انسان، معيارهاي معناگرا و مفهومساز هستند.

گاهی دامنه معنايی مفاهيم از حوزهادراكی ما باالتر است؛ گاهی واژگانی خلق ميشوند كه يك جامعه با آن سخن ميگوید.

حقايق و وقايع بيشماري كه در ماوراء درك بشر قرار دارند او را واداشته اند تا براي ابراز انديشه ها و مفاهيمی كه بيان، فهم و


توصيف كالمی آنها مشكل بوده است، نظامهاي گوناگون با عنوان نماد ابداع كند. انسان تمامی غايات مطلوب خويش را در


قالب نماد بيان ميكند و ميكوشد تا با آيينهاي تمثيلی و نمادين به كمال دست يابد. نماد يكی از ابزار معرفت و كهن ترين و

بنيادي ترين روش بيان انديشهها محسوب ميشود. انديشه ها و آرمانهاي انسان، در اسطورهها و نماد متجسد ميشود بنابراين


انسان الهام گرفته از طبيعت و محيط زيست و برخوردار شده از لذت زيبايی طبيعت، دست به خلق معانی و مفاهيم ميزند و


آنها را تبديل به نماد ميكند. اين نمادها در فعاليتهاي هنري انسانها بسيار كاربرد دارند و بسياري از هنرمندان براي بيان منظور


خود از آنها استفاده ميكنند كه از آن دسته ميتوان معماران، طراحان صنعتی و صنايع دستی و ساير رشتههاي هنري را نام


برد.


در وراي الهام انسانها از محيط زيست، خود محيط زيست بازخوردي هوشمندانه نسبت به فعاليتهاي انسانی دارد. گاهی اوقات


با برخورد ناآگاهانه انسانها با محيط زيست، اين محيط زيست آنچنان با هوشمندي مسائل مختلف را به انسان آگاهی ميدهد


كه بسياري از انديشمندان مانند نيچه را متحير می- سازد. عواملی همچون خشكسالی و فرآيند آب شدن يخچالهاي طبيعی بر

اثر گازهاي گلخانهاي از آن دسته مواردي هستند كه طبيعت با بازخورد خود، انسان را به تفكر و آگاهی فرا ميخواند.

حقايق و وقايع بيشماري كه در ماوراء درك بشر قرار دارند او را واداشته اند تا براي ابراز انديشه ها و مفاهيمی كه بيان، فهم و


توصيف كالمی آنها مشكل بوده است، نظامهاي گوناگون با عنوان نماد ابداع كند. انسان تمامی غايات مطلوب خويش را در

قالب نماد بيان ميكند و ميكوشد تا با آيينهاي تمثيلی و نمادين به كمال دست يابد. نماد يكی از ابزار معرفت و كهن ترين و


بنيادي ترين روش بيان انديشهها محسوب ميشود. انديشه ها و آرمانهاي انسان، در اسطورهها و نماد متجسد ميشود بنابراين

انسان الهام گرفته از طبيعت و محيط زيست و برخوردار شده از لذت زيبايی طبيعت، دست به خلق معانی و مفاهيم ميزند و


آنها را تبديل به نماد ميكند. اين نمادها در فعاليتهاي هنري انسانها بسيار كاربرد دارند و بسياري از هنرمندان براي بيان منظور


خود از آنها استفاده ميكنند كه از آن دسته ميتوان معماران، طراحان صنعتی و صنايع دستی و ساير رشتههاي هنري را نام


برد.

در وراي الهام انسانها از محيط زيست، خود محيط زيست بازخوردي هوشمندانه نسبت به فعاليتهاي انسانی دارد. گاهی اوقات


با برخورد ناآگاهانه انسانها با محيط زيست، اين محيط زيست آنچنان با هوشمندي مسائل مختلف را به انسان آگاهی ميدهد

كه بسياري از انديشمندان مانند نيچه را متحير می- سازد. عواملی همچون خشكسالی و فرآيند آب شدن يخچالهاي طبيعی بر


اثر گازهاي گلخانهاي از آن دسته مواردي هستند كه طبيعت با بازخورد خود، انسان را به تفكر و آگاهی فرا ميخواند.

با اين اوصاف ارتباط بهرهبرداري انسانها از محيط زيست را بايد در دو بخش آگاهانه و ناآگاهانه تقسيم بندي كرد. در ارتباط


آگاهانه، انسانها بصورت اخالقی و فقط جهت ارضاي نياز خود به بهرهبرداري اصولی از محيط زيست دست مييازند. اما در

بهرهبرداري ناآگاهانه از محيط زيست سواي ارضاي بی رويه نياز، بعلت عدم يا كمی آگاهی از خطرات زيست محيطی پيرو اين

نوع بهرهبرداري، مشكالتی را براي خود و نيز براي محيط زيست بوجود ميآورند.

براي مثال امروزه در جوامع غربی بسياري از مردم نياز خود براي سالم زيستن را در زندگی در دل طبيعت ميدانند. در اينصورت دو

علت اساسی باعث دوباره سازي خانه ها و محيط طبيعی-گياهی پيرامون ميشود:

  • ساخت خانه ها بدون تفكر در دل طبيعت و عدم تفكر در مورد خود طبيعت و از بين رفتن آن
  • تمايل صاحبان خانهها به احياي دوباره طبيعت در اطراف خود غافل از اينكه هزينه هاي گياهكاري و ايجاد فضاي سبز
  • بسيار بيشتر از حفاظت آن است؛ بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه ميزان آگاهی در حفظ يا تخريب محيط زيست بسيار
  • تأثيرگذار است.

خانه آبشار طراحی فرانك لويد رايت معمار معروف آمريكايی


اين خانه در دل طبيعت و باالي يك آبشار ساخته شده است تا انسان را در


پيوند هميشگی با طبيعت قرار دهد.

خانه ابشار

ارتباط با ما : 
تلفن : ۰۲۱۶۶۱۷۶۱۹۶       ۰۲۱۶۶۴۹۳۵۲۷      ۰۹۰۵۹۶۲۶۹۰۰
نشانی : بلوارکشاورز خیابان ۱۶ آذر انتشارات دانشگاه تهران پلاک ۵۴ طبقه۵ واحد ۹
ثبت نام از طریق سایت زیر 
www.portal.kishtech.ir

شبکه های اجتماعی پردیس فناوری کیش : 

سامانه آموزش مجازی رهیاران : www.rahyaranlms.ir 
کانال تلگرام kishtech@ 
 اینستاگرام    kishtech.ir_             kishtech.ir