سبک پارسیPersian style

شیوه پارسی :


نخستین شیوه معماری ایرانی است که تا سده ی چھارم پیش از میلاد رایج بوده و از روزگار


ھخامنشیان تا حمله ی اسکندر به ایران را در برمی گیرد. در این سبکِ معماری بیشتر از آن

که بتوانیم به یک شیوه خاص اشاره کنیم، توانایی و ھنر ایران در تقلید درست و ھماھنگی


میان سبک ھای مختلف را شاھدیم.

در این دوران ھمکاری میان ھنرمندان از سرزمین ھای مختلف، تحت تأثیر گسترش قلمروی


ھخامنشیان دیده می شود و یکی از تأثیرگذارترین آثار این دوران در عرصه ی طراحی، الگوی

چھارباغ است.

ویژگی ھای معماری پارسی

  1. استفاده از سنگ بریده، منظم و پاک تراش و گاه صیقلی و تھیه بھترین مصالح از لحاظ مرغوبیت،
  2. رنگ و دوام از ھرجا که میسر بوده است.
  3. استفاده از سنگ ریزه در ساخت پی.
  4. قرار دادن ستون ھا در حداکثر فاصله ی ممکن نسبت به ھم و ارتفاع زیاد آن ھا نسبت به زمین و
  5. آرایش و چیدمان مناسب آن ھا برای تقسیم بار سقف بر ستون ھا.
  6. پوشش با شاه تیر، تیرچه چوبی تخته بریده و درودگری شده.
  7. آرایش دیوار ھای اطراف پلکان ھای کوتاه با نقش ھای برجسته و کنگره ھای زیبا و متناسب.
  8. ساختن دیوار ھای جداکننده با خشت خام و آرایش داخلی و خارجی آن با رنگ کاشی لعاب دار.
  9. پرداخت فرش کف با بھترین مصالحی که در آن زمان بوده است.
  10. تعبیه سایبان و آفتاب گیر برای ساختمان ھایی که نیاز به چنین امکاناتی داشته اند.

نیارش در معماری پارسی


در معماری سبک پارسی آسمانه تخت با تیر و ستون اجزاء اصلی ساختمانی بودهاست.

از چوب به سادگی می شد برای پوشش دھانه ھایی از ٢٫۵ تا ٣٫۵ گزبھره گیری کرد؛

ولی در معماری تخت جمشید دھانه میان ٢ ستون را تا حدود ۶ گز رسانده اند و این بزرگ ترین دھانه چوب پوش در جھان آن روز بود.

چنین چوبی درخور این دھانه در ایران یافت نمی شد.

از این رو آنھا چوب ھای درخت کنار را از جبل عامل


لبنان از راه شوش به تخت جمشید رسانده اند و آن را بکار برده اند.


پارسیان نیز اتاق ھایی می ساختند که دو ستون در میان آن بود و دو تیر چوبی را روی

ھم با کنف می بستند و روی ستون ھا می گذاشتند. بدین گونه به توانایی باربری تیر


می افزودند.در تخت جمشید تالار ھدیش خشایارشاه را با بیست ستون ساخته اند که


فاصله دیر سری آنھا نزدیک به سه گز و دھانه میان دو ستون چھار گز است.

نیارش

در سبک پارسی نوآوری ھای شگفتی در ساخت آسمانه تخت بکار برده می شد.


برای نمونه در تیر ریزی آسمانه برای اینکه تیرچه ھا در دو دھانه کنار ھم سنگینی


بار را روی یک تیر باربر نگذارد، راستای چیدن آنھا را تغییر می دادند، بدین گونه سر

ھر تیرچه بالشتکی به پھنای یک تیر باربر پیدا می کرده است؛ و این برای گسترش


بار تیرچه بھتر بود.

آرایه در معماری پارسی


در سبک پارسی آرایه ھای بکار رفته که ھرکدام منطقی خاص داشته است. آرایه سرستون

در معماری ایران ریشه کھنی دارد. در دخمه ھای مادی سرستون ھایی بر دیواره کنده شده


که ھمانند سرستون ھای ایونی یونان ھستند شاید بتوان منطق دست یافتن به این ریخت ھا


را چنین پنداشت که چون برای سوار کردن و نگه داشتن دو تیر در کنار ھم بر بالا و دو سوی


یک ستون آنھا را با ریسمانی بنام کبال به ھم می بسته اند و سپس تخته ای روی آنھا برای


بالشتک می گذاشتند. این چفت و بست و پیچش ریسمان سر تیرھا کم کم دگرگون شده و

ھمانندی چون سرستون ایونی پیدا کرده است. در تخت جمشید این آرایه در چند جا یافت


نمونه های سبک پارسی

اثر شاخص معماری پارسی: تخت جمشید

  • تخت جمشید یکی از شناخته شده ترین آثار بر جای مانده از معماری پارسی است.
  • در این بنای کماکان سنگی، ما شاھد ھنر نقش و تراش کاری ھنرمندان آن دوران ھستیم،

  • مصالح به کار رفته در ساخت تخت جمشید عبارت بوده است از: سنگ، خشت و گل، آجر،
  • گچ، چوب، آھن، فلزات گران بھا (طلا – نقره – مس) عاج، لاجورد، عقیق و غیره. دیوارھای تخت

  • جمشید در برخی جاھا به ضخامت ۵ /۵ متر بوده و قطعه سنگ ھای به کار رفته به وزن بیش

  • از ۴۵ تن می رسیده است.
  • تخت جمشید دارای سیستم حرارتی و تھویه بوده که فضاھای داخل آن را در زمستان گرم و در

  • تابستان خنک و معتدل می کرده است. دشت سرسبز مرودشت ، سقف ھای بسیار بلند و
  • فضاھای وسیع، درھای گشاده و پنجره ھای متعدد ھوای تخت جمشید را در تابستان معتدل و

  • خنک می ساخته و در زمستان دیوارھای خشتی و لایه ھای گچ که یک عایق حرارتی تشکیل

  • می داده، پرده ھای ارغوانی بلند و ضخیم که مانع نفوذ سرما به درون فضاھا و تالارھامی شده،

  • پوشش سقف نیز چوبی بوده که این امر در گرم شدن محیط تأثیر به سزایی داشته است.

  • تخت جمشید نیز دارای سیستم آب و فاضلاب بوده، در تخت جمشید مجاری زیرزمینی
  • آب رسانی و فاضلاب پیچ در پیچی کشف شده که به طول بیش از ٢ کیلومتر می رسد
  • تخت جمشید نه یک شھر بوده و نه یک دژ و نه یک پرستشگاه، بلکه دو نقش جداگانه اما تا

  • اندازه ای به ھم پیوسته ایفا می کرده، نخست اینکه چون در قلب امپراتوری قرار داشته گنج خانه

  • مناسبی برای اندوختن ثروت روزافزون کشور بوده، دوم اینکه جایگاه مناسب و باشکوھی برای

  • برگزاری مراسم و جشن ھایی بوده که در آن زمان برگزار می شده است (جشن ھای مھرگان و
  • اعیاد نوروز).

  • به نقل از مورخان در تخت جمشید بیش از ١٢٠٠٠٠ سکه ی طلا و نقره، ظروف و مجسمه ھای

  • بسیار ناب، اثاث گران قیمت، نیمکت ھای زرین، لباس ھا و فرش ھای ارغوانی گران بھا نگھداری
  • می شده که در نھایت با حمله ی اسکندر مقدونی ھمه ی این اشیاء یا به غارت رفت یا طعمه ی

  • حریق شد.

پاسارگاد


پاسارگاد یا به گفته مردم شھر مادر سلیمان، میان شیراز و اصفھان جای دارد و در زمان


ھخامنشیان باغی بوده است دربرگیرنده چندین ساختمان: دو کاخ با طرح کاملا ایرانی، شامل


تالاری ستوندار و بزرگ در میان دو اندام شبیه به ایوان در دو طرف آن. نقشه کلی آن شبیه به


حرف اچ است و در دو سوی یکی از ایوان ھا دو اتاق نیز وجود دارد.

در پیرامون آن انواع آبنماھا ی بسیار زیبا با فواره و حوض ساخته شده بوده است. در


میان این باغ، ساختمان دیگری بوده است که شاید جنبه مذھبی داشته است. در

آستانه درگاه آن، سنگی است که کوروش را نشان می دھد و در بالای سر او شکل


ذوالقرنین است، پلی نیز بر روی جوی یا رودخانه ایی ساخته شده بوده، که اکنون


ویران شده است.

ارامگاه کوروش


این آرامگاه در مغرب دھکده ی سلیمان واقع شده که سقف آن به صورت شیروانی یا بام دو


پشته ای به وسیله سنگھای تراشیده شده چھار گوش پوشیده شده است.و از سنگ ھای

آھکی سفیدی که به زردی متمایل است و احتمالاً از معدن سیوند تأمین شده است، بنا


شده است. ساختمان آرامگاه دو ھزار و پانصد سال در برابر عوامل مخرب طبیعی و غیرطبیعی


پایداری کرده است و ھنوز در دشت پاسارگاد پابرجاست.

مقبره

این مقبره ، اطاق کوچکی است که بر قاعده اش شش طبقه سنگی قرار دارد و ھر طبقه


از طبقه زیرین کوچک تر ساخته شده است. به طوری که پله ھا با اندازه ھای مختلف این

قبر را در برگرفته اند. مساحت کل بنا، ١۵۶ متر مربع (١٢×١٣متر) می باشد.

سقف آرامگاه از درون صاف و ساده است ولی از بیرون شیروانی شکل است و شیب دو طرفه


سنت ھخامنشی، برای سبک شدن و بھتر جابه جا کردن سنگ ھای گران، داخل سقف را گود

می کردند که وجود فضای خالی میان سقف درون و سقف شیب بامی بیرون را محل دفن


مرده می دانستند.

کاخ آپادانای شوش


این کاخ به دستور داریوش بزرگ پادشاه ھخامنشی در حدود سال ھای ۵١۵_۵٢١ پیش از

میلاد در شوش روی آثار و بقایای عیلامی بنا نھاد شد. دیوارھای کاخ از خشت و ستون ھای


آن از جنس سنگ است.


کاخ داریوش واحدھای مختلفی از جمله تالار بار عام، حرم سرا، دروازه و کاخ پذیرایی وھمچنین

سه حیاط مرکزی دارد. دیوارھای داخلی کاخ با آجر لعابدار منقوش با طرح ھای سپاه جاویدان،


شیر بالدار و نقش گل نیلوفر آبی مزین بوده اند که بقایای به جاماندهٔ آنھا در موزه ھای خارجی


و داخلی نگھداری می شوند.